5. تعصب را کنار بگذارید:
تنها عامل مهم و محدود کننده در زمینه قبول فرصتهای جدید، عدم انعطاف و سختگیری فرد متعصب است. مدیران، درست زمانی که به دنبال افرادی با نظرات و مواضع مخالف هستند روش کاری خود را تغییر میدهند، نه با این هدف که دیگران را متقاعد کنند، بلکه برای درک آنچه در ذهن آنان میگذرد. جای تعجب است که بسیاری از افراد واقعا از نظرات متضاد دیگران واهمه دارند. با افرادی که شما را به چالش میکشند، مقابله و برخورد میکنند و در عین حال موجب پیشرفت شما میشوند، گفتوگو کنید. به یاد داشته باشید یک بحث بدون تعصب و همراه با یادگیری حائز اهمیت بیشتری است.
6. سکوت کنید و گوش دهید:
رهبران مقتدر میدانند چه زمانی باید صحبت و سکوت کنند. تنها رساندن منظور، نتیجهای همچون یک مکالمه معنادار نخواهد داشت. البته میدانید، بهترین حالت تعامل از طریق گفتوگو صورت میگیرد و نه سخنرانی یا خودبیانگری. وقتی در زندگی به این درک و باور برسید که تنها راه کسبعلم و دانش از طریق گوش دادن و نه سخنوری است، آنگاه اولین گام را در جهت برقراری ارتباط ماهرانه برداشته اید.
7. یکدلی را جایگزین غرور کنید:
هرگز حرفی نزنید که نتوانید به آن عمل کنید. زمانی که ارتباط همراه با خلوص، همدلی، دلسوزی و نه تکبر و غرور برقرار شود اتفاقهای خوبی پیش میآید. کسانی که با همدلی ارتباط برقرار میکنند دارای درستی و خلوصی هستند که در افراد دیگر چنین خصایلی وجود ندارد. درک اصل ارتباطات به نوبه خود خشم را به احترام و شک را به اعتماد تبدیل میکند.
8. به معنای پنهان در سخنان دیگران دقت کنید:
لحظهای درنگ کنید و با یادآوری مدیران بزرگ، متوجه خواهید شد که مهارت خاصی در دریافت معنی سخنان پوشیده، همچنین توانایی خارقالعادهای در درک مطالبی که هنوز گفته، مشاهده یا شنیده نشده، دارند. رهبران دانا میدانند که هنوز باید مطالب بیشتری یاد بگیرند. در چنین عصر ارتباطاتی، همه در برقراری ارتباط و نظرات خود عجله دارند اما متوجه نیستند که ارتباط باید با دیگران برقرار شود. با چشم و گوشی باز و سکوت، متعجب خواهید شد که چگونه سطح یا آگاهی سازمانی شما بالا رفته است.
9. هنگام صحبت بدانید درباره چه مطلبی حرف میزنید:
اگر در مطرح کردن موضوعات مهم تخصصی ندارید آنگاه تعداد کمی به شما توجه خواهند کرد. اکثر افراد موفق، علاقه چندانی به صحبتهای بیارزش عدهای که فقط به دلیل خودنمایی، وارد هر گفتوگویی میشوند، نشان نمیدهند. نحوه بیان منظور بیش از گفتهها دارای اهمیت است. ارتباط برقرارکنندههای موفق به محتوا و همچنین نحوه بیان گفتهها توجه داشته بنابراین، موقعیت خود را به خطر نمیاندازند و مردم را تحت تاثیر مفاهیم قرار میدهند.
10. با گروه طوری صحبت کنید که انگار با تک تک افراد صحبت میکنید:
مدیران همیشه فرصت صحبت کردن با تک تک افراد را به طور خصوصی ندارند. ارتباط برقرارکنندگان موفق، به نحوی با ده نفر در اتاق کنفرانس یا ده هزار نفر در تالار کنفرانس صحبت میکنند که انگار با تک تک آنها به طور مستقیم در حال گفتوگو هستند. برای داشتن روابطی موفق ایجاد اعتبار، اعتماد و تفاهم الزامیاست.
11. در صورت نیاز، گفتههایتان را تغییردهید:
یکی دیگر از استراتژیهای ارتباطات که به ندرت مورد بحث قرار گرفته چگونگی جلوگیری از «به بیراهه رفتن یک گفتگو» است و در صورت اتفاق چه کار باید انجام داد که به آن «برنامه آمادگی و توسعه طرح احتمالی» میگویند. بار دیگر، باید به یاد داشته باشید که به منظور ایجاد تعاملات موفق، اهداف شما باید با افرادی که با آنها ارتباط برقرار میکنید
هم جهت باشد. اگر مهارت، همدلی، نظم و ترتیب تاثیر بسزایی نداشته باشد که در هر حال احتمال آن بسیارضعیف است، باید توانایی تاثیرگذاری را از طریق تغییرات ایجاد کنید. به منظور کمک به برقراری ارتباط و ایجاد اعتماد به نفس، از سوالات عالی، طنز، داستان، تمثیل و در صورت لزوم اظهارات جسورانه استفاده کنید. در حالی که گاهی اوقات استفاده از تاکتیک «شوکو ترس» به عنوان آخرین راهحل، ضروری به نظر میرسد.
تصور نکنید فقط به این دلیل که آمادگی گفتوگو دارید، دیگران حاضرند با شما صحبت کنند. باید خود را برای هر گفتوگوي سازنده آماده کنید. اگر در توجیه گفته خود با دانش، منطق کسبوکار، دلیل و همدلی موفق نشدید و متوجه بیاعتنایی دیگران به خود شدید، به تقویت یا وضوح گفتهها بیشتر احتیاج دارید.
و اما به هنگام برقراری ارتباط، مطمئن شوید که مطلب گفته شده، درست، صحیح، منطقی است و با دلیل و مدرک توسط منطق کسبوکار اثبات میشود. مهمتر از همه، ارتباط تنها درباره نظرات، مواضع یا شرایط شما نیست بلکه درباره کمک از طریق بر آورده کردن نیازها، درک نگرانیها و افزودن ارزش به زندگی دیگران است. مسلما رعایت این موارد از تعداد مشکلات ارتباطی میکاهد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
میلیاردر جوان: این نکته را در نظر داشته باشید که جایگاه اولویت دارائی ها در جهان امروز نسبت به گذشته تغییر کرده است.در گذشته اولویت دارائی ها داشتن مسکن و مستغلات،طلا،ارز و... بود در حالیکه در دنیای کنونی شاید بهترین دارائی ،داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران است که خود می تواند باعث تولید دارائی های سنتی گردد. داشتن مهارتهای ارتباطی قوی میتواند موجبات جهش اقتصادی را فراهم آورد و نکته خوب این است که مهارتهای ارتباطی موثر را می توان فرا گرفت و در خود تقویت کرد.این نکته را در نظر داشته باشید که در گذشته IQ یا هوش ذهنی دلیل موفقیت تلقی می شد در حالیکه در دنیای کنونی EQ یا هوش هیجانی و SQ یا هوش اجتماعی دلیل موفقیت فرد می باشد. هوش هیجانی در اصل هوشی است که باعث می شود انسانها درموقعیتهای مختلف روحی بتوانند واکنشی متناسب با شرایط از خود نشان دهند و هوش اجتماعی هوش برقراری ارتباط موثر در اجتماع می باشد.البته علم نوین روانشناسی طبقه بندیهای دیگری نیز برای هوش دارد که از حوصله بحثهای این سایت خارج است.در صورت علاقمندی،در آینده در مورد این دو نوع هوش مطالب بیشتری در سایت عنوان خواهد شد.
نظرات شما عزیزان:
تاریخ: پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:سرمایه گذاری, میلیاردر, ثروتمند شدن, برندینگ, آموزش مدیریت سرمایه گذاری, موفقیت, مدیریت سرمایه گذاری در بورس, مدیریت سرمایه گذاری در فیوچر, مدیریت سرمایه گذاری در مسکن, خودشناسی و خود سازی,
ارسال توسط میلیاردر جوان( برند)
آخرین مطالب